غرایب حافظ (راه ورزیدن)

روندگان طریقت ره بلا سپرند
رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز

ضبط مانوس بیت چنان‌که در چاپ غنی، قزوینی آمده و هاشم جاوید و خرمشاهی و سایه و نیساری نیز بر آن صحه نهاده‌اند، همین است که آوردیم، اما خانلری و رشید عیوضی ضبط  غریب مبتنی بر اقدم و اکثر نسخ  را پذیرفته‌اند که از این قرار است:

روندگان طریقت ره بلا ورزند...

ظاهرا علت استنکاف اکثر مصححان حافظ از پذیرش ضبط اقدم و اکثر نسخ همین غرابت آن است. آن‌ها ترجیح داده‌اند ضبط منفرد "ره بلا سپرند" را به دلیل مانوس بودن آن بپذیرند. سعید حمیدیان نوشته است:

"ره ورزیدن اگر معنی حقیقی و محسوس "راه" خواسته شود، همچون هر چیز محسوس دیگر، نمی‌تواند با فعل ورزیدن (= عمل کردن) همراه گردد، اما به معنی مجازی و معقول ( طریق، طریقت، سلک و غیره) قابل "ورزیدن" خواهد بود...

بعید نیست که خود شاعر یا کاتبان بعدا، و شاید برای احتراز از مساله یادشده، آن را تغییر داده باشند."

به نظر می‌رسد که ورزیدن به معنی "در پیش گرفتن و اهتمام ورزیدن به امری" نیز هست، چنان‌که در این بیت دیگر از حافظ آمده است:

سخندانی و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز 
بیا حافظ که تا خود را به ملک دیگر اندازیم

اما "ورزیدن راه و طریق" به معنی در پیش گرفتن آن، در متون پیش از حافظ شواهد متعدد دارد که نشان می‌دهد این تعبیر در روزگار حافظ، به خلاف امروز غرابتی نداشته و طبعا، ضرورتی هم وجود نداشته که خود شاعر دست به ترکیب بیت خود بزند، و باز هم هر چه رخ داده کار کاتبان و مصححان بعدی بوده که تلاش کرده‌اند قربتا الی الله ضبط آشناتری به خلایق تقدیم کنند. 

تعبیر "طریق ورزیدن" که همان "راه ورزیدن" حافظ است، از باب نمونه، در این بیت عطار نیز آمده است:

طریق صوفیان ورزم ولیکن از صفا دورم
صفا کی باشدم چون من سر خمار می‌دارم

 

دستمال كاغذي در ايران قديم

تصور همۀ ما اين است كه دستمال كاغذي پديده و كالايي است كه ما در چند دهۀ اخير و به بركت آشنايي با تمدن جديد با آن آشنا شده‌ايم. امّا شواهدي كه در متون كهن سخنوران فارسي برجاي مانده نشان مي‌دهد كه دست كم پادشاهان قديم ايران، و لابد كساني كه دستشان به دهانشان مي‌رسيده، بر سر سفره براي تميز كردن دست و دهان خودشان از نوعي دستمال كاغذي استفاده مي‌كرده‌اند.

شايد نخستين سندي كه در اين زمينه در دست داريم يك نامۀ عربي مفصل از خاقاني شرواني، شاعر بزرگ قرن ششم است. او اين نامه را به يكي از بزرگان و عالمان و عارفان ايراني به نام قطب‌الدّين ابهري نوشته است. رابطۀ خاقاني و قطب‌الدّين ابهري رابطه‌اي جدّي و صميمانه بوده است. خاقاني علاوه بر اين نامۀ عربي كه به دست اين حقير و ياري يكي از دوستان دانشجو تصحيح شده و در آستانۀ انتشار است، يك نامۀ فارسي مبسوط هم به زبان فارسي به قطب‌الدّين ابهري دارد كه در منشئات چاپ استاد محمّد روشن نقل شده است. اين هر دو نامه از لحاظ شناخت خاقاني و  قطب‌الدّين ابهري و روزگار و زمانۀ اين دو داراي اهميّت است.

باري، خاقاني در بخشي از نامۀ عربي خود به توصيف كاغذهايي مي‌پردازد كه در خونج يا خونه، از شهرهاي آذربايجان قديم و در نزديكي شهر ميانه، توليد مي‌شده و پادشاهان، از فرط لطافت، از آن براي پاك كردن دهان خويش در هنگام نشستن بر سفرۀ طعام بهره مي‌برده‌اند. نوشتۀ خاقاني، علاوه بر اين از لحاظ پيشينۀ صنعت كاغذسازي در آذربايجان نيز اهميّت دارد، چرا كه در آن به چهار مركز مهمّ توليد كاغذ كه در آن روزگار شامل شام و بغداد و سمرقند و همين شهر خونج بوده نيز اشاره مي‌كند.

امّا همين اطّلاع در زمينۀ استفاده از كاغذ به عنوان دستمال در جوامع‌الحكايات عوفي، از آثار قرن هفتم، نيز تكرار شده است؛ آنجا كه در شرح ماجرايي از زندگي سلطان غزنوي مي‌نويسد:

مردک آن بساط بازکشید و دستار خوان بگسترد و نان پاکیزه بر آنجا نهاد و آن دو سر را فروافشاند و ترب و تره بر روی آن ریخت و نمک به دو جا بریخت. چون او و وزیر آنجا رسیدند لشکر از ایشان دور بود، آن مرد برخاست و گفت: ای خداوند به روان امیر سبکتگین که فرودآیی و یک لقمه طعام بر نمک زنی. سلطان را چون سوگند داد و گرسنه بود پیاده شد و با [احمد] حسن میمندی آنجا بنشستند و آن طعام خوردن گرفتند. و چون از آن فارغ شدند پارۀ کاغذ بدیشان داد تا دست و دهان پاک کردند، و آن دستار خوان گرد آورد، و آن کاغذ شکر و بادام مغز پیش ایشان نهاد و از آن صراحی شراب در پیاله کرد و بخورد، آنگاه پیاله را بشست.

بنابر اين بي‌آنكه خواسته باشيم به شيوۀ برخي باستانگرايان معاصر ريشۀ همه رسوم و كالاها و پديده‌هاي روزگار مدرن، اعم از والنتاين و كراوات و پيتزا و ...را به گذشتگان خودمان نسبت بدهيم و مدّعي شويم كه ديگران، چه بسا، اين پديده‌ها را از ما ربوده‌اند، مي‌توانيم بر اساس شواهد يادشده و مستندات ديگري از اين دست نشان بدهيم كه دستمال كاغذي در گذشتۀ ما مسبوق به سابقه است. اين در حالي است كه بر اساس محتويات ويكيپديا توليد دستمال كاغذي "كلينيكس" كه ظاهراً نخستين و مشهورترين برند دستمال كاغذي در جهان است از سال 1924 م فراتر نمي‌رود!

پیشگامان شعر فارسی منتشر شد

پیشگامان شعر فارسی که یک کتاب درسی برای مقطع کارشناسی زبان و ادبیات فارسی است منتشر شد.

روی جلد اثر کاری است از استاد فرزاد ادیبی.

این کتاب در نمایشگاه کتاب در غرفه انتشارات سمت عرضه خواهد شد.